علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
برادرم از صبح تا شب کارش گوش دادن به موسیقی کلاسیک بود. دیگه واقعا روی اعصاب همه راه می رفت. گاهی مادرم می اومد می گفت همسایه ی ما آقای فلان گفته که سمفونی شماره 8 بتهون دلشو زده می خواد اشتراوس گوش کنه. یکی می اومد میگفت همسایه پشتی میگه چقدر شوبرت و شوپن و شومان یکم هم از جواد معروفی بذار. بابا می گفت همسایه اونور خیابون میگه تورو خدا دیگه باخ و موتزارت نذار یکم چایکوفسکی بذار و ... تا داداشم لطف کنه یک کم صدای ضبط و کم کنه.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||
|